آینده تبلیغات از دید شرکت های تبلیغاتی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۳۳۳۳
تبلیغات در دنیا روز به روز پیشرفت می کند و می توان گفت با طلوع عصر جدیدی روبرو شده است. تبلیغات نسبت به گذشته که مانند تبلیغات بیلبوردها، تبلیغات در صدا و سیما، تبلیغات به صورت چاپی و ده ها مدل روش سنتی دیگر بود اما امروزه بیشتر تبلیغات در فضاهای اینترنی و شبکه های اجتماعی جای خود را در بین مردم باز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تبلیغات در دنیا روز به روز پیشرفت می کند و می توان گفت با طلوع عصر جدیدی روبرو شده است. تبلیغات نسبت به گذشته که مانند تبلیغات بیلبوردها، تبلیغات در صدا و سیما، تبلیغات به صورت چاپی و ده ها مدل روش سنتی دیگر بود اما امروزه بیشتر تبلیغات در فضاهای اینترنی و شبکه های اجتماعی جای خود را در بین مردم باز کرده است.
تبلیغات آنلاین باعث شده است تا مردم بیشتر رو به تبلیغات برای کسب وکارها و بیزنس های خرد و کوچک بیاورند و فعالیت های تبلیغاتی خود را روز به روز بیشتر و بیشترکنند. یک موردی که در تبلیغات جدید نسبت به گذشته جذاب تر شده است این است که در قدیم برای انجام تبلیغات باید هزینه های بسیار زیادی پرداخت می شد چه در زمینه تبلیغات تلویزیونی و چه تبلیغات چاپی ولی امروزه خیلی از بیزنس های خرد و کوچک می توانند در فضای اینترنت و شبکه های مجازی با کمترین هزینه دست به تبلیغات برای کسب و کارشان بزنند. نسبت هزینه های تبلیغاتی در تلویزیون نسبت به فضای مجازی بسیار پرهزینه تر می باشد.
سوالی که ذهن مردم را درگیر کرده است این است که آیا با به وجود آمدن شبکه های مجازی و اینترنتی، تبلیغات سنتی جایگاه خود را از دست می دهند؟ برای پاسخ به این سوال می توان گفت بعید است که تبلیغات به صورت سنتی کلا از بین برود همان طور که با وجود اختراع تلویزیون و سینما آیا تئاتر از بین رفت؟!
شاید علاقه ی مردم برای دیدن فیلم های سینمایی بیشتر از دیدن تئاتر نسبت به گذشته است اما کماکان عده ی زیادی دوست دارند برای تماشای قصه ای به سمت سالن های تئاتر بروند. یکی از موارد جذاب در تبلیغات سنتی مثل تلویزیون این است که مردم وقتی پای دیدن سریال یا فیلم مورد علاقه اشان هستند تبلیغات پخش می شود و هزینه ی بابت اشتراک اینترنت نمی خواهند پرداخت کنند و چند دقیقه ای زمانی که پای تلویزیون هستند تبلیغات را مشاهده می کنند.
یا زمانیکه با ماشین در حال رانندگی هستند چشمشان به بیلبوردهای تبلیغاتی خیابانی میخورد که محصولی را تبلیغ می کند و دیدن این مدل تبلیغات مزاحمتی برایشان ایجاد نمی کند. اما در تبلیغات اینترنتی گاها مزاحمت هایی هم وجود دارد، به طور مثال کاربری که می خواهد یک اپلیکیشنی را دانلود کند مجبور است تبلیغ چند ثانیه ای را ببینید تا بتواند آن اپلیکیشن را دانلود کند. یا نصب یک نرم افزار که با پاپ اپ های زیادی مواجه می شود.
آینده ی تبلیغاتی بسیار جذاب تر از گذشته و حال می باشد. تبلیغات با طلوع عصر جدیدی روبرو است: تبلیغات آنلاین افزایش می یابد و بودجه تبلیغاتی را بیشتر و بیشتر جذب می کند. داده ها به طلای تبلیغاتی جدید تبدیل شده اند و در کنار فناوری تبلیغات، یک تغییری برای فرآیندها و هدف گذاری هستند. در حالی که سهامداران قدیمی اهمیت خود را از دست می دهند، تبلیغات سنگین جدیدی ظهور کرده اند. این انتقال ساختاری است و به نظر می رسد ادامه یابد. سوال کلیدی این نیست که آیا تبلیغات تغییر خواهد کرد یا خیر، بلکه این است که چقدر این کار را ریشه ای انجام خواهد داد. سناریوهای ما پاسخ می دهند.
رویکردهای سناریو هایی که در جهان اثبات شده اند نشان می دهد آینده های قابل قبول در بازار تبلیغاتی جهانی به وقوع می پیونند و بازیگران بازار تبلیغاتی امروزی می توانند برای مواجه با تغیرات و عدم قطعیت های بسیاری در این مسیر سازگار شوند.
آینده تبلیغات بر گروه های ذینفع تاثیر بسیار متفاوتی می گذارد. جدای از بازیگران سنتی تبلیغات، ما از رویکرد سناریوی اثباتشده خود برای نشان دادن آیندههای قابل قبول در بازار تبلیغات جهانی استفاده کردهایم و نشان میدهیم که چگونه بازیگران بازار امروزی میتوانند برای مواجهه با تغییرات و عدم قطعیتهای بسیاری در این مسیر سازگار شوند. در ادامه سلسله مطالعات، که با "آینده مدل کسب و کار مخابراتی" و "آینده چشم انداز تلویزیون و ویدئو" آغاز شد، نتایج به این صورت بود که آینده تبلیغات بر گروه های ذینفع تاثیر بسیار متفاوتی می گذارد.
جدای از بازیگران سنتی جهان تبلیغات، این گذار برای بسیاری از تازه واردان بازار نیز اساسی است. برای ارائه یک نمای کلی ساده در این جهان بزرگ، پنج گروه را می توان نام برد که در آینده ی تبلیغات هر کدام نقش مهمی را ارائه خواهند داشت.
شرکت های دیجیتال مارکتینگ شرکت های رسانه ای تلویزیونی دولتی و خصوصی آژنس های تبلیغاتی اینفلوئنسرها مردم 1 – شرکت های دیجیتال مارکتینگشرکت های دیجیتال مارکتینگ نقش بسیار بزرگی در آینده ی تبلیغاتی دنیا بر عهده دارند. آن ها می توانند با استفاده از جذابیت های بسیار زیاد فضای مجازی و استفاده از نیروهای مختخصص و توانمند این حوزه و به کارگریری به روزترین و پیشرفته ترین تکنولوژی های روز خالق آثار تبلیغاتی بزرگی باشند.
2 – شرکت های رسانه ای تلویزیونی دولتی و خصوصیتبلیغات در تلویزیون و رادیو کماکان برای بیشتر مردم و صاحبات کسب وکار جذابیت دارد. شبکه ای تلویزیونی و دولتی باید برای نگه داشتن مشتریان خود دست به تولید آثار جذاب در حوزه های مختلف کاری خود بزنند و از شرکت های بزرگ هم بخواهند که با کیفیت ترین خروجی های تبلیغاتی را بسازند.
3 – شرکت های تبلیغاتی
این آژانس های تبلیغاتی هستند که باید بهترین پلتفرم و رسانه را برای برنامه های تبلیغاتی که کارفرماها به آن نیاز دارند به آن ها ارائه بدهند. آژانس های تبلیغاتی بعضا خودشان هم در زمینه ساخت و طراحی فرآیندهای تبلیغاتی فعالیت دارند و بعضی هم فقط در زمینه خدمات و پخش آن فعال هستند. آژانس های تبلیغاتی مانند ایران نوین، بادکوبه، طلوع فیلم و ... که لیست آن ها را می توانید در لینک "شرکت تبلیغاتی" ببینید، هرکدام سبک خاص خود را در زمینه تبلیغات دارند و برند ها بر حسب سلایق و محصولات خود، آن ها را انتخاب میکنند.
4 – اینفلوئنسرهایکی از مواردی که در سال های اخیر به طور گسترده در دنیا در زمینه تبلیغات به وجود آمده است ظهور اینفلوئنسرها می باشد. این اشخاص با توجه به محبوبیتی که در بین مردم دارند دست به فعالیت های تبلیغاتی می زنند. این فعالیت های تبلیغاتی می تواند فعالیت های مدلینگ تبلیغاتی باشید یا بازی در تیزرهای تبلیغاتی و..... امروزه خیلی از کارفرماها تمایل دارند تبلیغاتشان توسط این افراد صورت بگیرد.
5 – مردممردم مهمترین و اصلی ترین بخش تبلیغات می باشند. سلیقه ی مردم در تبلیغات کلیدی ترین نقش را دارد. شرکت ها و کمپانی های تبلیغاتی باید با نظرسنجی ها و دریافت پرسش نامه های از مردم به این دست یابند که نیاز بشر امروزی چیست و چه مدل تبلیغاتی را بیشتر می پسندد تا طبق آن بتوانند برای مردم برنامه ریزی انجام دهند.
و به سمت رویکردهای داده محور تغییر کرده است تکنولوژی و فناوری های جدید ماننند اینترنت باعث شده است که دقت بیشتری در جمع آوری، مرتب سازی و استفاده از داده به وجود آید.
و در آخر می توان به صحبت های آقای موسی خانزاده پور یکی از مدیران شرکت های تبلیغاتی بزرگ ایران اشاره کرد. ایشان پس از بازدید از نمایشگاه اکسپو دبی اشاره داشتند که آینده از آن شرکتهای تبلیغاتی است. و هر چه شرکت های تبلیغاتی بتوانند خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه بدهند و بتوانند کاری بکنند که فروش برند ها افزایش یابد باعث شکوفایی اقتصادی در دنیا می شود.
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تبلیغات تکنولوژی کسب وکار رپورتاژ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۳۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده ست.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نامگذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخنها گفته و همایشها برگزار میشود. اما همانند بسیاری از مناسبتها، این همایشها و تجلیل و تکریمها، در مقام عمل ره به جایی نمیبرد و معلمان و دغدغههایشان به فراموشی سپرده میشود. مایه تاسف است که در کشور ما نیازهای معیشتی به مهمترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمتکش و اثرگذار جامعه میدانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما میدانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعهپذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی میتوان داشت؟ به نظر میرسد رسیدگی به نیازهای معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس میبایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحبنظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمنهای صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکلها میتوانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزهها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبهبندی فرهنگیان که پس از سالها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آییننامه رتبهبندی معلمان دارای نقاط ضعفهایی است که میتواند موجب ناکارآمدی این قانون شود.
شاخصهایی که در این آییننامه پیشبینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخصهایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکارهای نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقهای میشود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.
مدارا با طالبان بدون خط قرمز!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد، ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
رویا فروشی برای کسب ثروت
آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روزها بسیار زیاد با آنها مواجه میشویم. از پیامکهای فراوان تبلیغاتی و آگهیهای اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانهها، همگی پر شدهاند از تبلیغاتی با این مضامین و جالبتر آنکه خدمات خود را هم تضمین میکنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده میشود و شوربختانهتر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را میخورند و هزینههای مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات میپردازند.
به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتیها و بلاگرهای معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتیها و بلاگرهایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان میخواهد میگویند و تبلیغ میکنند و البته مالیاتی هم نمیپردازند!
پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانهای، افزایش روحیه فست فودی (روحیهای که تحمل صبر ندارد و میخواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روزهای مردم و از همه مهمتر نبود نظارت کافی و نبود دغدغهمندی لازم فرهنگی میتوانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد میکنند هم نمیتوان به سادگی گذشت.
قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایشها میتواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آنها القا میشود میتوانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر میدهند، نمیتوان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روزها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلیهایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روزهای ناب و طلایی جوانیشان را میگذرانند و حتی مشاغل و نحوهی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر میگیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذابترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح میشود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهادهای فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجههای فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانهای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمیتوان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایشها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آنها صورت میگیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟
به نظر میرسد عدم فعالیتهای فرهنگی و رسانهای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری میتواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار میرود نهادهای فرهنگی و نظارتی هر چه سریعتر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.